دیشب رفتم دکتر.نوبت دکترم بود.معاینه کرد و فشارمو گرفت و گف همه چی عالی.وزنم اما شده بود.ینی کلن دو کیلو اضافه وزن...اما دکترم دیگه چیزی نگف فقط گف باید سنوی داپلر رو انجام بدی.خلاصه ادرس یه جا نزدیک مطبش رو داد و منم همون موقع رفتم البته "م"و ارتا هم همرام بودن.یک ساعتی طول کشید تا نوبتم شد.بعد خانوم دکتر گوشتکوبشو رو شکمم چرخوند و به منشیش میگف تا تایپ کنه و اونطور که من فهمیدم دور سرش و پاهاش سن بارداریم بود و فقط دور شکمش کوچیک بود و بهم گف بچت خوب رشد نکرده(لازم به ذکره که بگم واقعن کادر پزشکی ما باید فقط یه دوره اشنایی با هوش هیجانی و شعور انسانی بگذرونن تا با بی رحمی مراجعاشونو نترسونن)بهرحال خیلی ترسیدم اولش..بعدشم یه سری چرت و پرت دیگه به منشیش گف تا تایپ کنه با این مضمون که اختلاف بین سن رشد دور سر و شکم "کمی معنادار"است...و این منو باز ترسوند...ضمن اینکه شدیدن حواسم بود خودمو نبازم...و اینکه گف همه چیش خوب و سالمه.. اما رو این مورد مکث کرد و من هی میخاستم توجیه کنم که خودمم وزن نگرفتم و خوب نمیخورم و بچه اولمم وزن گیریم مث مامانای دیگه نبوده اما بچن وزنش خوب بوده؛ اما خانوم دکتر که بیشتر شبیه زنای خیابونی بود تا دکتر،هی میگف نه بچت رشدش کمه و باید دوهفته دیگه باز سنو بدی و اگه باز رشد نکرده بود Igurاگه درست بگم-هست و...خلاصه گفتم خانوم دکتر نگران شدم و اونم گف نه؛آگاااه شدی...تو دلم گفتم برو بمیر.. با این طرز اگاهی دادنت...خلاصه اومدم بیرون و حالم خوش نبود "م"گف چی شد و بهش گفتم و اونم رف تا داروهامو بگیره...خلاصه زنگ زدم به دکترم و نتیجه سنو رو براش خوندم و گفتم نگرانم...گف اصلن جای نگرانی نیست و فقط باید استراحتت رو بیشتر کنی و...خلاصه گف دوهفته دیگه بیا باز ببینمت...خلاصه یکم دلم آروم شد...آهااا....یه چیز مهمتر اینکه تاریخ زایمانم ده روز جلو افتاد و بازم شد همون 14 بهمن😕و خانوم دکتر گف تاریخی که برات زدم-ینی همون24 بهمن-تاریخ زایمان طبیعیه و تو چون سزارینی باید ده روز زودتر زایمان کنی...ینی دقیقن روز قبل کربلا رفتن مادرشوهر جان...بهش گفتم نمیشه یکم بیشتر بمونه تا خوب رشد کنه و اونم گف حالا سنوتو برو بعد همه رو باهم بررسی میکنیم...خلاصه اینم از این و اینم بگم که سنو بچمو تو هفته 33 نشون داد و وزنشم 1900...حالا از دیشب خودمو بستم به خوردن...شیرعسل و آجیل و میوه و آب و...هنو میخام برم کشمش و انجیر خشک و اینام بگیرم تا بچم خوب رشد کنه...به امید خدای مهربون...ان شالله خودش به همه نینی ها ومامانا کمک کنه...
- ۹۵/۱۰/۰۶