خدا رو شکر که زمستون هم به خوبی و خوشی تموم شد...البته برای من و طبیعت...اسفند که بیاد یعنی دیگه صدای پای بهار رو میشه شنید میشه به روزهای بهاری و هوای عالی امیدوار بود...و ذوق و شوق خربد عید و خونه تکونی و چیدن هفت سین رو داشت...همه اینا بخاطر اینکه از رخوت و سکون درت میاره و انگیزه ادامه دادن بهت میده قابل دوست داشتنه...چی گفتم...
ولنتاین امسال اولین ولنتاینی بود که من هدیه گرفتم...ـآخه تا سالهای پیش اعتقادی بهش نداشتم و بعدم در جهت زنده نگه داشتن آداب وطن سپتندار مذگان رو گرامی می داشتم...اما دیدم بی فایده س...شهر یه شور و حال دیگه ای تو ولنتاین داره...انگار ملت منتظر بهانه ان تا بهم عشق بورزن و چه بهانه ای غربی تر از این برای این توده غرب زده...پس ناچارن منم همراه باد و همسوی باد...البته بنده تو خونه بودم و هیچ مراسمی نداشتم و قرار بود ....
- ۹۴/۱۲/۰۱